عضو شوید
عضویت سریع
شما مطالب این وب را چگونه ارزیابی میکنید؟
سلام دوستان عزیز.از شما دعوت میکنم از وبلاگ من دیدن کنید.
و نظرات و صحبتهای خودتون رو بنویسید.
موفق باشید
شــــــهر یادمان
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 26 بازدید دیروز : 75 بازدید هفته : 101 بازدید ماه : 203 بازدید کل : 148854 تعداد مطالب : 162 تعداد نظرات : 0 تعداد آنلاین : 1
آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
RSS
شـــــــــــــــــــــهر یــــــــــادمان
شعر - داستان- خاطره
ای که میروی ز پیشم
نمیدانی چه میکشم
هرچه هست جز صبرم
نیست محرم این دل ریشم
ای که خود می خوانی ام
می آید ز کدام سو ، نمیدانم
چشم به راقدمت ای گل نازم
من هر روز به این در خیره ام
ماهی کوچک من در این تنگ شیشه ای چه میکنی
ماهی کوچک من این تنگ مات چه میخواهد از تو
ماهی کوچک نشسته در گوشه تنگ و تنهایی خود را
می نوسیم خاطره هایم را
تا شود گرم کمی قلبم
یادت همیشه زنده در قلب من
انگار انگار
زمن جدا ناشدنی شدی
روحم به روحت ادغام گشته
هر چه می گذرد زعمر کوتاهم
دیگر نمیشود جدا فکرت زیادم
صد حیف و صد افسوس
من همیشه می خوانم این را
شاید این تقدیر ماست
که ما به هم نمی رسیم
حریص و تنها
منتظر تماس یک دوست
چشم به راه نگاهی آشنا
دستهایم سرد سرد است
می جویم دست گرم آشنا
دوستم - هیچ اثری نیست ز تو
اینجا تلفن هم نشسته کنارم
او هم مثل من منتظر زنگ آشنا
اینجا کسی به فکر غریبه ای در راه نیست
خوش بحالت غریبه
چند روزیست که دلم می خواهد
حرفی بزند با کسی – یا چیزی
مرد هیچ مردی که هیچش هیچ است
مرد هیچ
ایا بود نامی ز او گویند